دختر کوشا
این روزها بیشتر از همیشه سرت شلوغه... و وقتت پره.....خداروشکر توی تمام دروس مدرسه و کلاسها و فعالیت های بیرون از مدرسه مورد تحسین و تشویق اساتید و معلمهایی... از ابتدای هفته قبل کم کم احساس سرماخوردگی داشتی و به سختی خودتو به جشن یکشنبه رسوندی چون دو تا اجرا داشتی... با اجازه مدیر و معلم توی جشن شرکت کردی و به خوبی از عهده مسوولیت هات بر اومدی... عصر پنجشنبه هفته قبل دوتایی رفتیم تولد همکلاسیت...حسابی خوش گذشت ولی مجبور شدیم زودتر از همه اونجارو ترک کنیم چون خاله زهره شام همه رو دعوت کرده بود.....هرچند به خاله محبوبه گفته بودم که بیان سرزمین عجایب به ما ملحق شن که شبو اونجا بگذرونیم که بخاطر خستگی موافقت نکردن.....به هر حال ...
نویسنده :
آزاده
12:27